راه خروج از بحران زاینده رود
به گزارش استدیو مرینا، تهران (پانا) - مدتی است که پای کم آبی به مسائل اجتماعی کشیده شده و مطالبه گری های اجتماعی برای آن شکل گرفته است. مانند بحران آب خوزستان در تابستان، یا اتفاق روزهای اخیر اصفهان که مردم و کشاورزان در بستر زاینده رود احیای آن و تخصیص آب برای کشت پاییزه را از مسئولان مطالبه می کردند.
به گزارش ایران، حالا با پیگیری رئیس جمهور و دستور مستقیم معاون اول رئیس جمهور، وزرای نیرو و جهادکشاورزی در پی پاسخگویی به درخواست مردم با استفاده از ظرفیت های موجود هستند. اما سؤال اینجاست که تنش های آبی ایران از جمله خشکی زاینده رود از کجا نشأت می گیرد؟ راهکار آن چیست؟ در پاسخ به این سؤال، راهنمایی فهمی، کارشناس ارشد حوزه آب و از مسئولان سابق دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، تنش های اجتماعی ناشی از بی آبی و تجمع روز آدینه مردم اصفهان را ناشی از مدیریت بحران زای منابع اندک آب در ایران خشک و نیمه خشک، طی 15 سال اخیر و بی توجهی دولت های بعدی به اقدامات اصلاحی می داند و در گفت و گو با ایران به تشریح راه بهبود وضع موجود می پردازد.
شما به عنوان کارشناس حوزه آب، سرشروع شکل گیری بحران آب اصفهان را چه زمانی می دانید؟
واقعیت این است که شکل گیری این بحران به الان بر نمی گردد. حداقل 10 الی 15 سال است که فرایند مخرب منابع آب اصفهان شروع شده است. دولت های بعدی نیز به جای حل مسائل به تشدید تنش و بحران دامن زدند و در نهایت مشاهده می کنیم که حتی یک هفته بعد از سفر وزیر نیرو به اصفهان و قول مساعد برای رسیدگی به مسائل آبی کشاورزان این استان، دیگر مردم طاقت صبر بیشتر را ندارند و در بستر رودخانه تجمع می نمایند. البته خواسته ای هم جز آب و احیای زاینده رود ندارند.
منشأ این بحران آبی چه بوده است؟
اگر بخواهیم منشأ این بحران را آنالیز کنیم، باید ابتدا به این مسأله توجه کنیم که ایران در یک منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است و نه تنها این خشکی رفع نخواهد شد، بلکه بواسطه تغییرات اقلیمی هر روز بر شدت رویدادهای حدی (خشکسالی ها، سیل ها و امواج شدید گرمایی) آن افزوده خواهد شد. در این مدت هم کاهش منابع آبی در نتیجه افت بارش ها از یک سو و افزایش دما از سوی دیگر (که منجر به تبخیر بیشتر منابع آبی موجود می گردد) دسترسی به آب را بویژه در فلات مرکزی کمتر نموده است. در چنین شرایطی انتظار می رفت که دولت با سیاست های درست، به بازتعریف منابع و مصارف بپردازد. اما متأسفانه در عین حال که منابع محدود تر می شدند؛ مصارف هم بالا رفته است. به همین دلیل ملاحظه می کنیم که اگرچه از منطقه ها دیگر بواسطه چند کانال، آب به اصفهان آورده شده اما به علت بارگذاری مصارف بیش از حد استاندارد، هر روز شرایط پاسخگویی به تقاضای آب در اصفهان سخت تر شده است. این وظیفه دولت است که یاری کند کشاورزان یک منطقه کم آب از کشت محصول آب بر خودداری نمایند و از کشت گلخانه ای و سایر اشکال آبیاری، استفاده نمایند تا آب کمتری مصرف گردد. دولت باید علاوه بر این آموزش و فراهم کردن تسهیلات لازم برای تغییر نوع کشت و محصول، معیشت کشاورزان را هم سر و سامان می داد. اما این اتفاق نیفتاد و به همین دلیل هم سوء مدیریت دولت ها بویژه در یک دهه اخیر منشأ اصلی این بحران هستند.
چطور می توان یک معضل یک دهه ای را در مدت کوتاه حل و فصل کرد؟
شرایط فعلی برای کشاورزان اصفهان سخت است و این مسأله مهمی است. به هر حال نادیده گرفتن آن بحران های اجتماعی را در پی خواهد داشت. قرار نیست که یک شبه زاینده رود پر از آب گردد. بویژه آنکه از نظر خشکسالی سال جاری استثنایی بود و کم آبی فقط مختص زاینده رود و اصفهان نیست. اما این کم آبی علت نمی گردد که خواست کشاورزان را نادیده بگیریم. اصلی ترین مطالبه کشاورزان جاری شدن زاینده رود است که در مصوبه 9 ماده ای شورای عالی آب هم به آن اشاره شده است. اما ترک فعل دولت های یازدهم و دوازدهم باعث شده که این مصوبه اجرایی نگردد. شورای عالی آب در سال 1392 این مصوبه را برای احیای تالاب گاوخونی در حوضه آبی زاینده رود طراحی کرد. بر اساس این مصوبه، وزارت نیرو باید واحد مدیریت یکپارچه این حوضه آبی و شورای هماهنگی حوضه آبریز زاینده رود را تأسیس می کرد و به شکل مؤثری بهره برداران را نیز در تصمیم گیری ها دخالت می داد؛ اندازه حقابه ها را معین می کرد و برداشت آب را در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد ساماندهی می کرد؛ در عین حال، تسهیلات لازم برای تغییر شیوه های آبیاری و تأسیس صندوق تأمین خسارت خشکسالی را دنبال می کرد تا بحرانی نظیر مسائل کنونی شکل نگیرد. اکنون نیز خواسته مردم و کشاورزان اصفهان جز این نیست.
به نظر شما راهکار اصلی و راهکار بحران زاینده رود چیست؟
مسأله مدیریت یکپارچه حوضه زاینده رود باید به طور جدی در دستور کار قرار بگیرد. شورای مدیریت زاینده رود با مشارکت واقعی بهره برداران - که همان مصرف نمایندگان آب از جمله کشاورزان هستند - باید برقرار و به صورت یکپارچه درگیر موضوع گردد. باید توجه کرد که راهکار نخست اجرای طرح های انتقال آب نیست. اول، مدیریت مصرف با مشارکت خود مردم در تصمیم گیری ها اهمیت دارد. این مهم ترین مسأله است. خود کشاورز می داند که چطور می توان مصرف آب را مدیریت کرد و از این رو در بهره برداری منابع اندک موجود مشارکت بهره برداران اهمیت زیادی دارد و حل این بحران بدون مشارکت آنها امکان پذیر نیست. اگرچه نمایندگانی از بهره برداران پیش از این در شوراها و نشست های برنامه ریزی حوضه آبریز زاینده رود حضور داشته اند اما این نمایندگی به شکل مؤثر نبوده. شاکله کلی آن دولتی است.
مسأله دوم بیمه خسارت کشاورزی است. در کشور ما خشکسالی و وقوع دوره های کم آبی و بی آبی دور از فکر نیست و حتی ویژگی ذاتی آن است. لذا باید معیشت کشاورزان را با بیمه ها و تسهیلات حمایت کرد. در این زمینه سالهاست که کوتاهی شده اما به صورت کلی نیز باید ساختار حکمرانی تغییر کند. این نحوه حکمرانی آب بر اساس رشد و عمران رویکردی نادرست است و باید به حکمرانی پایدار منابع آب تبدیل گردد که با مشارکت بهره برداران پیش می رود. متأسفانه الگوی کشت در بسیاری از منطقه ها ایران پر آب بر هستند .در همین حال از پساب تصفیه شده در صنعت و کشاورزی چندان بهره ای برده نشده که باید روی این دو بخش نیز تمرکز گردد.
منبع: خبرگزاری پانا