آنالیز تولیدات نسل تازه صداوسیما را با موضوع خانواده
به گزارش استدیو مرینا، خجالت نکش یکی از نمونه های پیروز کمدی سینمایی است که چند سال قبل در سینما های کشور اکران شد و چندباری هم از تلویزیون پخش شده است.
با ما همراه باشید و درباره وبلاگ ساعت اینترنتی بیشتر بدانید.
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، خجالت نکش یکی از نمونه های پیروز کمدی سینمایی است که چند سال قبل در سینما های کشور اکران شد و چندباری هم از تلویزیون پخش شده است. رضا مقصودی در کارگردانی اولین اثرش به درستی توانسته از پس این قصه طنز بربیاید. اما مگر او موتور محرک طنز داستانش را کجا گذاشته بود و چه چیزی مخاطب را تا سرانجام به خنده وامی داشت؟ جایی که مقصودی سراغش رفته سیاست های دوگانه دولت ها در مقوله فرزندآوری و تنظیم جمعیت خانوار ایرانی است. سیاست هایی که زندگی، افکار و عقاید قنبر شخصیت اصلی فیلم را در مقاطع مختلفی تحت تاثیر قرار می دهد. از اواخر دهه 60 تا اوایل دهه 90 شکل و شمایل سیاستگذاری در موضوع فرزندآوری و کنترل جمعیت، تغییرات زیادی داشته و به تبع آن دستگاه های فرهنگی هم مثل قنبر خجالت نکش روش های متفاوتی را در روبروه با این مقوله پیش گرفتند.
فی الحال و در شرایط اجتماعی ایران دهه 90، اتخاذ تصمیم جدید در این موضوع مبتنی بر آمار ها و هشدار هایی است که دستگاه های فرهنگی و اجتماعی نمی توانند از کنار آن به سادگی عبور نمایند. مطابق آخرین آماری که در سال 1397 منتشر شده است در کشور 11 میلیون و 800 هزار نفر مجرد هرگز ازدواج ننموده داریم که با احتساب افراد بدون همسر در اثر فوت یا طلاق، جمعیت مجردان ایران به رقم 13 میلیون و 32 هزار نفر می رسد. ادامه این فرایند می تواند پیامد های اجتماعی جبران ناپذیری را برای کشور به همراه داشته باشد. اما چه موانعی پیش روی مجرد های ایرانی است؟ به نظر کارشناسان، موانع فرهنگی اعم از آداب و رسوم غلط و دست وپاگیر و چشم و هم چشمی های رایج از مهم ترین مواردی هستند که همچون سدی در مقابل ازدواج جوانان قرار گرفتند. مبتنی بر این نگاه است که در سال های اخیر سازمان صداوسیما به عنوان یکی از مهم ترین ارگان های جریان ساز فرهنگی کشور، موظف شده است که با ساخت برنامه های پرمحتوا و جذاب در تغییر نگرش و باور های غلط نسبت به ازدواج و فرزندآوری اقدام کند.
در یکی دو سال اخیر برنامه های تلویزیونی هم که بر اساس این سیاست طراحی شده، به لحاظ کمی رشد داشته است. نکته جالب اینکه این برنامه های خانواده، دیگر قالب خشک و روتین گذشته را هم ندارند. اینگونه نیست که یک مجری و کارشناس خانواده روبه روی دوربین بنشینند و در موضع تربیت فرزند و اصلاح رفتار در خانواده صحبت نمایند. یکی از اقدامات هوشمندانه ای که اجرا شده این است که مدیران صداوسیما به اهمیت آموزش و فرهنگ سازی به زبان نمایش و سرگرمی توجه نموده اند. برنامه های خوبی هم در قالب مستند مسابقه، مسابقات خانوادگی و برنامه های نمایشی طراحی شده است. مستند مسابقه خانه ما یکی از همین نمونه های پیروز است. کودک شو، اعجوبه ها، زوجی نو و مامان ها هم از جمله برنامه های مشهور اخیری هستند که در رسته برنامه هایی با موضوع ترویج فرهنگ خانواده و فرزندآوری قرار می گیرند. در این گزارش ضمن آنالیز مختصات یک برنامه ویژه خانواده، دیدگاه ها و نظرات سازندگان این شکل از برنامه ها را آورده ایم.
کودک شو / ایده ای که 4 سال دوام آورد
سال 96 برنامه شان را کلید زدند و شاید ابتدا فکر نمی کردند این قدر مخاطب داشته باشند و به یکی از برنامه های پربیننده تلویزیون تبدیل شوند. پژمان بازغی اجرای این برنامه را برعهده داشت و نصیری های پدر و پسر هم تهیه نمایندگی و کارگردانی آن را برعهده گرفتند. یکی از مواردی که سازندگان برنامه ادعا و به آن افتخار می نمایند این است که بعد از پخش 600 قسمت از برنامه کودک شو، حتی یک روانشناس و کارشناس کودک نسبت به ساخت برنامه یا مدل بازی های آن ایرادی نگرفته است. نصیری، تهیه نماینده برنامه علت این موضوع را این می داند که کارهایشان را با نظر روانشناسان کودک پیش برده اند.
او درباره برنامه و هدف هایی که برای آن متصور بوده اند، گفته است: ما جامعه هدف مان را می شناختیم و از قبل هم به این مساله فکر نموده بودیم که چه چیز هایی برایمان مهم است و باید برای چه قشری برنامه را تنظیم کنیم. از طرف دیگر اهداف تحکیم خانواده و فرزندآوری را هم مطمئنا در برنامه مان داریم. ولی اینکه بخواهیم مستقیم به آن اشاره کنیم، هیچ وقت نبوده است. مثلا زوج هایی در برنامه داشتیم که قبلا به این نتیجه رسیده بودند که باید جدا شوند و بعد پشیمان شده بودند و حالا فرزند داشتند. خب یک مدلی به این اختلافات که در ابتدای زندگی برای همه وجود دارد، اشاره می کردیم و بعد هم مساله بچه دار شدن که اگر در زمان مناسب و با آمادگی انجام بگیرد باعث تحکیم خانواده می گردد. البته ما نمی توانیم این نسخه را برای همه بپیچیم، نکته اینجاست که هرکس برای زندگی روشی دارد. ما فقط روایتگر زندگی آدم هایی می شویم که به برنامه آمده اند و حین برنامه با پدر و مادر ها صحبت می گردد. خیلی ها با برنامه تماس گرفتند و یا پیام دادند که چقدر توانسته اند مسائل شان را در صحبت با هم حل نمایند. اگر این اتفاق حتی برای یک نفر افتاده باشد، برای ما کافی است.
کودک شو هم نمایش شادی ها و جذابیت های جهانی بچه ها را فراهم نموده است و هم پدر و مادر ها در این جهانی بچه هاه با فرزندان شان همراه می شوند.
یک نکته دیگر درمورد کودک شو این است که اگر مشابه این برنامه در خارج از کشور هم وجود دارد، سازندگان آن سعی نموده اند با ایرانیزه کردن آن را بومی نمایند و این هم یکی از مواردی است که باعث شده برنامه برای مخاطب جذاب گردد.
اعجوبه ها / و هدفی که گم شد
سال 98 تبلیغ های تلویزیونی برنامه را آغاز کردند. مهران غفوریان بازیگر سریال های کمدی تلویزیون لباس یک مجری به تن کرد تا برنامه ای مختص جهانی بچه ها را روایت کند. او ضمن سروکله زدن با بچه ها، باید با پدر و مادر هایی هم که روبه روی او نشسته بودند، صحبت می کرد. در همان یکی دو قسمت ابتدایی تعیین شد که ایده برنامه از یک برنامه خارجی به اسم little big shots گرفته شد که در نقاط دیگر جهان بازفراوری شده و هر کشوری با توجه به فرهنگ خود شبیه چنین برنامه ای را ساخته است. همه این ها در ایده و حرف خوب است، اما مهم اجرای برنامه است که درنهایت دیدیم با آن چیزی که فکر می کردیم زمین تا آسمان متفاوت است.
مهران غفوریان معتقد است که بسیاری از ایده هایی که برای این برنامه نوشته شده بود، محقق نشد. او در این باره در گفت وگویی که با مهر داشته است، می گوید: قرار بود برنامه دکور دیگری هم داشته باشد که کارکرد یک بازی را داشت و من و کودک میهمان باید راهی را با هم می رفتیم و چیزی را طی آن راه کشف می کردیم. اتفاقات زیادی قرار بود در برنامه رخ دهد، ولی محقق نشد. قرار بود تیمی به شهرستان ها بفرایند و بچه ها را رصد نمایند و از زندگی آن ها فیلم بگیرند که البته همه این ها به کلیپ های دو سه دقیقه ای منجر شد که قبل از ورود آن ها به استیج به پخش می رسید. من ساختار این برنامه را دوست داشتم، بااین حال از همان ابتدا تاکید من بر کیفیت برنامه بود.
سروش گل محمدی، تهیه نماینده اعجوبه ها، اما برخلاف صحبت های مهران غفوریان معتقد است به همه اهدافی که برای برنامه اش داشته، رسیده است و تاکید می نماید: در اعجوبه ها ادعای استعدادیابی و معرفی استعداد های عجیب و غریب را نداشتیم. ما صرفا یک سری از توانایی های بچه های را که در بازه سنی سه تا 13 سال قرار دارند به نمایش می گذاریم. برنامه تلویزیونی اعجوبه ها در قالب رئالیتی تاک شو تعریف می گردد. یعنی برنامه گفت وگومحوری که بر پایه واقعیات پیش می رود. مصاحبه های مجری و میهمان برنامه براساس اتفاق های واقعی و رخداد های صحنه است و این به جذابیت کار می افزاید. ما از ابتدای طراحی برنامه و در مراحل پیش فراوری و ضبط، به صورت مستمر با روانشناسان کودک و کارشناسان تربیتی در ارتباط بودیم و از هدایت های آنان بهره می بردیم. چندین کارشناس و روانشناس و ناظر محتوایی داشتیم که به ما یاری می کردند از جهت و هدف مان دور نشویم. وقتی محور یک برنامه تلویزیونی بچه ها هستند، ملاحظاتی داریم که حتما و حتما باید در کار رعایت گردد و این عزیزان به همین منظور در کنار ما بودند.
برخلاف صحبت های تهیه نماینده این برنامه، اگر برنامه ای مطابق با هدفی که برایش تعیین شده برود و در اجرا هم پیروز باشد باید ادامه پیدا کند؛ مانند خیلی از برنامه های دیگری که از تلویزیون سال هاست پخش می گردد و بینندگان خود را هم دارد. البته در این میان نباید از نظر روانشناسان کودک هم دور بود که اگر برنامه ای برای بچه ها درنظر گرفته می گردد باید خلاقیت و بازی در آن برنامه باشد، نه اینکه فقط بچه برای بروز استعدادش به یک برنامه بیاید.
زوجی نو و آینده ای روشن
یکی دیگر از برنامه هایی که در راستای موضوع تحکیم خانواده و ازدواج ساخته شده، برنامه زوجی نو است، برنامه ای که از پاییز سال جاری پخش آن آغاز شده و شاید خیلی ها بگویند باز هم با همان روال کپی از برنامه های خارجی ساخته شده است. حامد خانی، تهیه نماینده این برنامه درمورد هدف ساخت آن می گوید: زوجی نو، اسم یک مسابقه تلویزیونی خانوادگی است که با هدف توجه به بنیان خانواده، ایجاد روحیه، شادابی و نشاط و تشویق جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده ساخته شده است.
او درباره اینکه گفته می گردد، زوجی نو کپی برداری شده هم گفته است: رویکرد شبکه سه در حوزه اجتماعی ساخت کار های سرگرمی و تفریحی است و ضرورت مسابقه خانواده محور بیشتر حس می شد. ما حدود سه ماه درگیر تصویب طرح، جزئیات، انتخاب مجری و مقدمات کار بودیم. دو ماه هم پیش فراوری داشتیم. پخش زوجی نو در 80 قسمت طراحی شده که در آن 160 زوج به رقابت با یکدیگر می پردازند. 15 روز قبل از ضبط اولین برنامه یک فراخوان دادیم. زوج های جوان ثبت نام کردند و استقبال خوبی را شاهد بودیم و براساس معیاری که داشتیم، زوج ها را انتخاب کردیم. سراغ زوج های پیروزی رفتیم که سال هاست با هم زندگی می نمایند تا تجربیات شان را برای زوج های جوان بیان نمایند. کپی کردن برنامه یک بحث رایج است و برنامه های دیگر هم برداشت هایی از کشور های دیگر داشته و بومی و ایرانیزه شده اند.
برای آغاز کار چند آیتم ما از برنامه ای خارجی الگوبرداری شد، ولی از قسمت بیستم آیتم های جدید خودمان را اضافه می کنیم و تکراری ها را حذف خواهیم کرد. انتقاد و اختلاف نظر در بحث برنامه سازی وجود دارد، ما سعی کردیم براساس اهداف مان ازجمله تحکیم بنیاد خانواده، فرهنگ سازی ازدواج در سنین پایین تر و فرزندآوری برنامه بسازیم. طبیعی است که انتقاداتی را داشته باشیم.
یکی از کار هایی که برای ساخت این برنامه اجرا شده، این است که تمام مسابقات و حتی سوالات برنامه توسط یک تیم کارشناسی آنالیز شده است. زوج ها برای انتخاب و حضور در برنامه باید به یک سری از سوالات روانشناسان جواب بدهند و بعد در برنامه شرکت نمایند.
سازندگان این برنامه معتقدند در روزگاری که افزایش طلاق ها و نداشتن فرزند برای خانواده، به یک عادت بین زوج های جوان تبدیل شده است، این مسابقه تلویزیونی با حضور زوج های جوان، می خواهد گامی برای ترغیب جوانان به ازدواج باشد؛ کاری که شاید این روزها، از دستورکار خیلی ها خارج شده است.
* مستقیم نمی گوییم که فرزندآوری شیرین است
سیدمیلاد ناظمی سردبیر برنامه مامان هاست. به سراغ او رفتیم تا درمورد اهداف برنامه و بازخورد هایی که در این مدت کوتاه گرفته اند، صحبت کنیم.
از ناظمی درباره اهداف و اولویت های برنامه می پرسم و می گوید: با آقای حسینی، تهیه نماینده و خانم مصطفی زاده هم که الان اجرای برنامه را به عهده دارند، در اواسط سال 97 برای ساخت یک برنامه درخصوص خانواده صحبت کردیم و موضوعاتی را آنالیز کردیم که جایش در تلویزیون خالی است. ابتدا خانم مصطفی زاده این پیشنهاد را داد که بحث روش های تربیتی بچه های دهه 90 مساله مهمی است؛ موضوعی که والدین در آن ضعف دارند و پیچیدگی های خودش را دارد. والدین نمی دانند چطور موبایل دست فرزندان را کنترل نمایند یا ملاحظاتی را که وجود دارد، به بچه ها آموزش دهند. این مسائل را به حوزه های مختلف تعمیم دادیم. در خیلی از حوزه ها، سبک زندگی بچه ها با نسل های قبل متفاوت است و والدین با آن ها چالش دارند.
صحبت هایش که تمام می گردد، می گویم یکی از اهداف این مدل برنامه ها این است که خانواده ها را پنهان و یا آشکار دعوت به فرزندآوری نمایند، چقدر این هدف برایتان اولویت داشت؟ و ناظمی می گوید: ببینید، بچه داشتن کار ساده ای نیست، اتفاقا کاری سخت و البته بسیار مهم است. حتی در روزگار گذشته هم که امکانات مثل الان نبوده، این کار بسیار سخت بوده است. ما هم در این برنامه می خواهیم همین نکات را بگوییم و البته این نکته را هم در برنامه مان مدنظر داریم که درمورد فرزندآوری صحبت می کنیم، ولی قرار نیست به شکل مستقیم بر این مساله تاکید کنیم که بچه بیاورید، چون جمعیت کم است.
ناظمی حرف هایش را این گونه ادامه می دهد: در پیش فرض ما این بود که فرزندی وجود دارد و این فرزند در خانواده ارزش دارد. برای همین است که سراغ مادر ها رفتیم؛ یعنی کسانی که در برنامه حضور دارند را به عنوان مادر دیدیم و پیش فرض اینچنینی داریم. بخش دیگر برنامه این است که بچه ای که درحال حاضر تک فرزند است را ببینیم که با چه چالش هایی روبرو است و درواقع یک کودک تک فرزند در ساختار خانواده ها به جای اینکه با بچه ها عظیم گردد، با عظیم تر ها عظیم می گردد و فرصت همراهی با همسالان خود را از دست می دهد. این بچه آسیب می بیند. نکته بعدی این است که درکنار آسیب هایی که ممکن است تک فرزندی به همراه بیاورد، ما یک کاری می کنیم که فرزندآوری کار آسان تری باشد؛ مثلا خیلی از خانواده ها از بچه دار شدن می ترسند به خاطر تغییراتی که بعد از فرزندآوری در زندگی آن ها ایجاد می گردد؛ اعم از شرایط فیزیکی، شرایط خانوادگی، شرایط مالی و غیره. به همین خاطر از بچه آوردن فراری هستند. ما در این برنامه می گوییم از این مساله نمی توان فرار کرد و اگر شما این کار را به تاخیر بیندازید، سن بالاتر می رود و این مرحله سخت تر می گردد، ضمن اینکه راهکار ها را نیز بیان می کنیم.
سردبیر برنامه مامان ها اضافه می نماید: این را هم باید درنظر بگیریم که در شرایط امروز، نفی فرزندآوری و مدیریت و تربیت بچه برای خانم ها آسان تر است؛ به همین دلیل ما کوشش می کنیم به شکل غیرمستقیم به موضوع فرزندآوری اشاره کنیم. ما کوشش کردیم به این مقوله بپردازیم که چرا بعضی زوج های جوان ایرانی از فرزندآوری می ترسند؛ آیا این مساله فقط ناشی از مساله مالی خانواده ها است. در قسمت هایی از برنامه به تبیین این امر پرداختیم. مثلا درمورد هزینه های لباس بچه که خب بسیار هم گران است، در یکی از برنامه ها به والدین یاد دادیم در این زمینه هزینه زیادی ننمایند، چون بچه درحال رشد است. بعضی وسیله ها هم هستند که عمر مفیدشان فقط سه تا چهارماه است و طول عمر کوتاهی دارند. والدین حتی می توانند بعضی از این وسایل را قرض بگیرند. می خواهم بگویم برای حفظ شئونات مختلف بچه داری -آموزشی، تربیتی، مالی- کوشش کردیم مسائل را راحت تر نشان دهیم و به شکل غیرمستقیم به این هدف یاری کنیم.
صدایمان در روستا های دورافتاده شنیده شد
از به ثمر نشستن اهداف شان در همین چند برنامه کوتاه می پرسم و می گوید: ما یک نگرانی داشتیم که گستره مخاطبان مان چقدر است و چقدر از حرف هایی که می زنیم در کل کشور شنیده می گردد، ولی وقتی پیامک هایی را از روستا های شهرستان های دورافتاده داشتیم که در آن می گفتند؛ خدا شما را خیر دهد، چون در جایی که ما زندگی می کنیم، امکاناتی، چون دوره های آموزشی و ... زیاد نیست و مسائل زیادی برای ما پیش آمده، که این برنامه به ما یاری نموده است. وقتی با این بازخورد ها روبرو شدیم برای ما شادمان نماینده بود که انگار به هدفی که می خو استیم، رسیدیم. اگر بخواهم آماری بگویم، نمی توانم بگویم مثلا فلان درصد پیروز شدیم یا اینکه شکست خوردیم، اما حجم بازخورد ها به جهت کیفیت و کمیت به گونه ای بوده که ما را به یک رضایت نسبی رسانده و تاحدی به هدف خود رسیده ایم، ولی قطعا کامل و کافی نیست و سعی می کنیم در آینده برنامه بهتر باشد.
دنبال بهبود کیفیت مادری بودیم
میلاد ناظمی در پاسخ به این سوال که چقدر ساخت چنین برنامه هایی می تواند زوج های جوان را به فرزندآوری ترغیب کند و باعث تربیت صحیح بچه ها گردد؟ می گوید: یک اصل مهم وجود دارد که وقتی درباره مساله ای حرف می زنید، ترویج می یابد. مثلا وقتی سریالی به نام ستایش پخش می گردد، مردم چقدر اسم فرزندان شان را ستایش می گذارند. وقتی در برنامه ها درمورد روش های مختلف تربیت فرزند صحبت می گردد، ناخودآگاه مردم با دیدن تجربه دیگران تشویق به این مساله می شوند، اما ما در این برنامه می خواستیم غیر از موضوعی که شما می گویید، به یک مساله دیگر هم توجه کنیم. همه به یک زن می گویند بچه دار گردد و بعد از بچه دار شدن دیگر کسی از او حرفی نمی زند. او وارد دوره ای می گردد که برایش ناشناخته است، برای همین باید به این مساله بسیار توجه کرد. ما در این برنامه این کار را کردیم که اگر کسی می خواهد به سراغ مقوله مادری برود بداند که برای بعد از آن هم راهکار وجود دارد. این مساله ناخودآگاه به کیفیت و کمیت مادری یاری می نماید.
دنبال جذب مخاطب با سلبریتی نبودیم
صحبت پایانی سردبیر مامان ها، اما جالب است و از توجه تلویزیون به ساخت برنامه با سلبریتی ها می گوید، چون راحت تر است. او از سختی های ساخت برنامه هایی مثل مامان ها می گوید: تیم برنامه سازی که این برنامه را ساخته، تجربه های مختلف داشته است. این برنامه ساختش خیلی سخت تر از آن چیزی است که به چشم بیاید. ما با آدم هایی در این برنامه طرف هستیم که درمقابل رسانه بی تجربه هستند و برایشان سخت است که جلوی تلویزیون و دوربین قرار بگیرند. گاهی پیش می آمد که یکی از میهمانان صحبتی می کرد و بعد مشکل خانوادگی پیدا می کردند و ما به دنبال حل این مشکل بودیم. می خواهم بگویم بخشی از سختی های این برنامه در فرامتنی است که اصلا به چشم نمی آید. بیشتر برنامه ها در تلویزیون به سراغ یک سلبریتی می فرایند و برنامه شان را با کمترین سختی می سازند. آن برنامه ها در صندلی خود و به اندازه خودشان بسیار مفید خواهند بود، اما از یک آدم معمولی برنامه جذاب ساختن بسیار سخت و نفس گیرتر است و همین سختی ها گاهی باعث می گردد همه به سمت سلبریتی ها و برنامه هایی بفرایند که راحت تر فراوری می شوند. به همین خاطر ما سعی کردیم باوجود همه سختی ها به سمت محتوایی برویم که دغدغه و احتیاج کشور است. اگر به صحبت هایی که رهبر انقلاب درمورد بحث فرزندآوری یا تربیت فرزند دارند توجه کنیم، متوجه می شویم که ایشان دغدغه ریزترین مسائل این حوزه را دارند و مدام هم اشاره می نمایند، مواردی مثل اسباب بازی، مهدکودک ها و... ما سعی کردیم به این مسائل توجه کنیم و باتوجه به ملاحظات ایشان و کارشناسان تربیت دینی به فراوری اثر بپردازیم.
منصوره مصطفی زاده، هم مجری برنامه مامان ها است. به سراغش می روم تا با هم درمورد شکل و شمایل برنامه صحبت کنیم. او درمورد اولویت های برنامه می گوید: ما چند اولویت اصلی داشتیم؛ اینکه سراغ موضوعاتی که همه از آن می دانند و قبلا پزشکان و روانشناسان درمورد آن موضوع به یک نظریه ثابت رسیده اند، نمی رویم. مثلا درمورد تغذیه کودک، روش صحبت کردن با بچه و اینکه بچه زیر یک سال نباید یک سری از مواد غذایی را بخورد، همه ما این را می دانیم. ما می خواستیم سراغ موضوعاتی برویم که همه به یک نظریه تعیین درمورد آن نرسیده باشند. مثل آموزش مجازی در شرایط کرونا، که آنقدر جدید است که تا به حال کسی درمورد این موضوع کار پژوهشی ننموده است.
حفظ تعادل در نمایش سختی ها و شیرینی های مادری
از سخت ترین و شیرین ترین اجرا در این مدت می پرسم و می گوید: به نظرم سخت ترین تجربه مربوط به مادران تنها بود. موضوع سخت دیگر، این بود که بعد از مادری زندگی صورتی نمی گردد؟ انتخاب این موضوع برای این بود که می خواستیم درباره سختی های بعد از مادر شدن حرف بزنیم. این موضوعات به نحوی راه رفتن روی مو بود. اگر قدری بیش از حد از سختی ها حرف بزنید، انگار مادری را به عنوان فرآیند بد و تلخ جا می اندازید و اگر بگویید خیلی خوب است و پروانه ای است، انگار سختی ها را نادیده گرفته اید. حفظ کردن تعادل در این بحث ها سخت بود که سعی کردیم رعایت گردد، چون اگر انجام نمی شد، اجازه پخش پیدا نمی کرد. اگر می گفتیم مادری سخت است، حتی اجازه پخش نمی دادند. باید به این مساله دقت می کردیم، چون اگر این تعادل حفظ نمی شد، از هدف ساخت این برنامه هم دور می شدیم.
* آفت برنامه سازی بدون هدف
برای اینکه این مساله را آنالیز کنیم که چقدر رسانه در ساخت این برنامه ها پیروز بوده است یا نه به سراغ حامد محمدی، کارشناس رسانه رفتیم. او و تیمش همواره درحال رصد برنامه های تلویزیونی مخصوصا برنامه های حوزه کودک هستند و برنامه ها را آنالیز می نمایند تا بدانند چقدر با توجه به هدفی که داشته اند پیروز عمل نموده اند.
از او درباره برنامه هایی که در این گزارش مدنظرمان بوده است می پرسم و می گوید: ببینید به صورت سنتی و قدیمی، ساخت برنامه مختص کودک یا بهتر بگویم برنامه هایی که درباره فرزندآوری یا تربیت فرزند در تلویزیون طراحی شده اند، با حضور دو کارشناس بود که روبه روی هم می نشستند و خیلی رک به مخاطب می گفتند که این کار بهتر است و این کار نه. اما کم کم این شرایط عوض شد، برنامه سازی به این سمت رفت که نباید خیلی رک با مخاطب حرف زد و اگر قرار است تشویق به کاری هم باشد باید در یک قالب شیک و بسته بندی شده باشد تا به ذوق مخاطب برنخورد. خب این اتفاق بهتری بود. برنامه سازان در این سال ها سعی کردند این کار را انجام بدهند و در همین برنامه هایی که شما نام بردید هم می توان این مساله را دید. ولی باید به یک نکته مهم توجه کرد. وقتی یک برنامه می خواهد ساخته گردد اول باید مخاطب و گروه سنی که می خواهد هدف قرار دهد را تعیین کرد و براساس همان اهدافی که چیده شده است، جلو رفت، اما خیلی اوقات می بینیم که هدف در زمان ساخت برنامه گم می گردد و برنامه چیز دیگری می گردد و حتی مخاطب هم نمی تواند با چنین برنامه ای ارتباط برقرار کند و از آن دل می نماید.
این کارشناس رسانه، اصل مهم برای ساخت چنین برنامه هایی را عزم جدی سازندگان و داشتن یک اتاق فکر مناسب می داند و می گوید: داشتن اتاق فکر برای برنامه سازی با موضوع بچه ها خیلی مهم است. بعضی از برنامه سازان می گویند که ما اتاق فکر داریم، اما من برنامه ای را در همین تلویزیون سراغ دارم که با یک ایده آغاز شد و بدون اینکه اتاق فکری داشته باشد فقط توانست چند قسمت جلو برود و بعد از همین قسمت های کوتاه، کارگردان مجبور شد برنامه را متوقف کند، چون هیچ ایده ای نداشت. البته گاهی همین اتاق فکر ممکن است هدف های پنهانی که برای ساخت برنامه وجود دارد را هم گم کند. مثلا در همین بحث ما که فرزندپروری و فرزند آوری ملاک است شما فکر کنید که برنامه را با همین هدف می سازند، اما در حین ساخت برنامه هدف شان را فراموش می نمایند و فقط به همان سرگرم شدن مخاطب فکر می نمایند. این اتفاق هم زیاد می افتد. می توانم بگویم بیشتر برنامه ها در 20 قسمت ابتدایی برنامه هدف شان را جدی می گیرند، اما بعد از مدتی دچار یک روتین می شوند که آن ها را از هدف شان دور می نماید. برای همین می گویم که حتما باید اتاق فکر باشد و جلسه ها برای ساخت برنامه پیگیری گردد. ببینید ما خیلی ادعا می کنیم که برنامه مان فلان قدر مخاطب دارد. قرار نیست هر برنامه ای را همه ببینند. بالاخره هر برنامه ای یک هدف و لیست مخاطبی دارد. همین مساله که همه باید برنامه را ببینند، به یک مساله مهم برای برنامه سازان تبدیل شده است و این آفت عظیمی است که اگر به آن توجه نگردد سازندگان را از هدف شان دور می نماید. درست است که مخاطب مهم است و باید به آن توجه کرد، اما اینکه همه بیننده های تلویزیون را جذب نمایند کار نادرستی است.
* چرا برنامه های تلویزیونی از هدف شان دور می شوند
معمولا در طراحی اولیه برنامه های تلویزیونی، هدف گذاری اولیه صورت می گیرد، اما در فرآیند فراوری، با تغییر رویه ها و بعضی موانع، شکل کلی برنامه تغییر می نماید. محمد میرکیانی که سال ها برای بچه ها و نوجوانان ایرانی نوشته است و در تلویزیون هم به عنوان یک کارشناس و برنامه ساز حضور دارد در خصوص این موضوع می گوید: اگر برنامه ای می خواهد هدفش را برای بچه ها بگذارد به قول معروف باید به مثابه هوای تازه برای کودک باشد و همه جذابیت های لازم را برای او داشته باشد. حالا برویم سراغ برنامه هایی که کودک در حاشیه آن واقع شده است و قرار است پدر و مادر حضور داشته باشند و هدف این باشد که خانواده ها را به فرزندآوری تشویق کند، این مساله بسیار مهم است. خیلی پیش آمده که یک برنامه ای را ساخته اند، اما دقیقا برعکس هدف شده است. این مساله می تواند روی مخاطب تاثیر عکس بگذارد.
اگر قرار است با توجه به سیاست هایی که وجود دارد، ابتدا به سمت تشویق به ازدواج و بعد هم به سوی فرزندآوری برویم باید به مسائل مختلف توجه کنیم. مثلا یکی از نکاتی که بسیاری از کارشناسان به آن تاکید می نمایند این است که خانواده هایی که وارد این مسابقات می شوند باید از قبل مورد واکاوی قرار بگیرند. در این زمینه به سراغ فاطمه سلطانی، روانشناس رفتیم. او در خصوص این مساله می گوید: اینکه می گویند این مدل برنامه سازی تاثیری در ازدواج ندارد، اشتباه است، چون دیدن مدام تصاویر و برنامه ها عادات و رفتار ها را در مخاطبان شکل می دهد. برنامه های تلویزیون اگر درست و اصولی ساخته شوند، می توانند مخاطبانشان را به کاری تشویق نمایند. مثل تبلیغاتی که از تلویزیون پخش می گردد بر انتخاب مردم تاثیر می گذارد حالا چه برسد به برنامه ای که زوج ها در آن حضور دارند یا اینکه با فرزندان شان شرکت می نمایند. من می توانم از کودک شو به عنوان یک نمونه برنامه ای نام ببرم که همه مسائل را برای ساخت یک مسابقه خانوادگی رعایت می نماید. جامعه شناس و روانشناس دارند. کارشناس رسانه حضور دارد. اتاق فکر دارند. همه این ها نشان دهنده یک برنامه پیروز و تیم پیروز است که خب نتیجه دلخواه شان را هم کسب می نمایند. توصیه همیشگی ما به برنامه سازان این است که با یک تیم واقعی وارد ساخت برنامه شوند. یک پیش فراوری طولانی و یک فکر مناسب می تواند همه جوره برنامه را برای مخاطب جذاب کند و سازنده را هم به هدفش برساند.
منبع: خبرگزاری دانشجو