راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش

به گزارش استدیو مرینا، تهران (پانا) - پرونده مرد جنایتکار که به اتهام قتل به قصاص محکوم شده با درخواست وی برای معین تکلیف در پرونده اش بزودی آنالیز خواهد شد.

راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش

به گزارش ایران، حدود 7 سال قبل زنی با حضور در اداره پلیس مدعی شد شوهرش سیامک مرتکب قتل شده است. او در شرح ماجرا گفت: شوهرم 12 سال قبل دوستش به نام هادی را به قتل رسانده است. اما از آنجایی که من از شوهرم می ترسیدم در همه این سال ها راز قتل را مخفی نگه داشتم اما حالا که از او جدا شده ام و بچه هایم هم عظیم تر شده اند، تصمیم گرفتم این راز را فاش کنم. شوهرم آن زمان مرا تهدید نموده بود که اگر راز قتل دوستش را به کسی بگویم مرا هم می کشد. من هم به خاطر حفظ جانم و اینکه بچه هایم کوچک بودند به کسی چیزی نگفتم. بعد از آن هم چند باری خانواده هادی سراغ پسرشان را از همسرم گرفتند اما سیامک هربار آنها را دست به سر کرد و ادعا کرد که از او خبری ندارد. به این ترتیب پرونده هادی در میان پرونده افراد گمشده نهاده شد.

پس از اظهارات این زن، پلیس پرونده ها را مورد آنالیز قرار داد و معین شد که او درباره پرونده مفقودی هادی درست گفته است و در ادامه سیامک بازداشت شد.

وی در ابتدا منکر ادعاهای همسرش شد و کار او را انتقام جویی خواند اما در ادامه دختر متهم نیز حرف های مادرش را تأیید کرد و گفت: پدرم من را هم تهدید نموده و گفته بود من دو نفر را کشته ام و بازهم می توانم آدم بکشم. پدرم مدعی بود به جز هادی فرد دیگری به نام شهریار را هم کشته است. این درحالی بود که وقتی مأموران درباره شهریار تحقیق کردند متوجه شدند که او هم 20 سال قبل کشته شده اما راز قتل او هیچگاه فاش نشده بود.

پس از آن سیامک دوباره مورد بازپرسی نهاده شد و در نهایت اتهام قتل هادی را پذیرفت و گفت: من و هادی سال ها با هم دوست بودیم. او بنگاهدار بود و همه کارهای ملکی من را انجام می داد تا اینکه یک روز متوجه شدم به همسرم نظر دارد. به همین خاطر او را کشتم و با یاری برادرم دفنش کردیم.

با اعترافات سیامک، برادرش سیاوش هم بازداشت شد اما بعد از اینکه ثابت شد برادرش در قتل دست نداشته آزاد شد و متهم این بار انگشت اتهام را به سمت همسرش گرفت و گفت: هادی به زنم نظر داشت به همین خاطر او را به خانه کشاندیم و همسرم او را کشت و من جسدش را در چاهی انداختم.

این بار همسر متهم مورد بازپرسی نهاده شد و گفت: ادعای همسرم دروغ است. هادی مرد محترمی بود و نمی دانم شوهرم چرا چنین حرفی زده است. ضمن اینکه من اصلاً از ماجرای قتل خبرنداشتم تا زمانی که خودش موضوع را به من گفت.

در نهایت سیامک به اتهام قتل هادی و شهریار در زندان ماند و کیفرخواست علیه او صادر شد. در جلسه رسیدگی که در شعبه 113 وقت دادگاه کیفری استان تهران برگزار گردید، خانواده هر دو قربانی درخواست قصاص کردند.

در ادامه سیامک به صندلی رفت و گفت: من در قتل شهریار نقشی نداشتم، هادی او را کشته است. یک روز من و هادی و شهریار به سمت جاجرود می رفتیم. من در ماشین خواب بودم که با صدای داد و فریاد شهریار بیدار شدم و دیدم هادی روی او بنزین ریخته و در حال سوختن است وقتی پرسیدم چرا این کار را کردی گفت حقش بود. من سعی کردم شهریار را نجات بدهم اما هادی جلوی من را گرفت و گفت اگر این کار را بکنی تو را هم می کشم. چند سال بعد از این ماجرا هم متوجه شدم هادی عاشق همسرم شده که او را در جایی خلوت به قتل رساندم بعد هم جسد را در چاهی انداختم.

بعد از اظهارات متهم و با توجه به اینکه درباره قتل شهریار علیه او مدرکی نبود از این قتل تبرئه اما در قتل هادی مجرم شناخته و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور حکم صادره را تأیید کردند و نام سیامک در میان محکومان به قصاص نهاده شد. مدتی بعد وقتی او را برای اجرای حکم پای چوبه دار بردند بعد از درخواست های متهم، اولیای دم قبول کردند در ازای دریافت مبلغی پول و اسنادی که از مغازه پدرشان به سرقت رفته است، اعلام گذشت نمایند. متهم نیز پول را تهیه کرد اما مدعی شد اسناد در دست او نیست و نمی تواند آنها را پس بدهد. با این حال اولیای دم نیز دیگر برای اجرای حکم پیگیری نکردند تا اینکه 7 سال بعد از آن متهم با ارسال نامه ای به دادگاه خواهان اعمال ماده 429 شد. او گفت 7 سال است در زندان بلاتکلیف هستم و درخواست دارم با توجه به اینکه اولیای دم پرونده را پیگیری نمی نمایند، دادگاه تکلیف من را روشن کند. این درخواست بزودی در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران مورد آنالیز قرار می گیرد.

منبع: خبرگزاری پانا
انتشار: 4 تیر 1400 بروزرسانی: 4 تیر 1400 گردآورنده: studiomerina.ir شناسه مطلب: 1632

به "راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "راز 2 قتل در سینه مرد آدمکش"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید