اندیشکده، کارنگی: چالش های ژئواستراتژیک در انتظار اروپای پسابرگزیت
به گزارش استدیو مرینا، یک اندیشکده آمریکایی ضمن آنالیز احتمالاتی که برای اتحادیه اروپا پس از خروج بریتانیا (برگزیت) در یک دهه آینده مطرح خواهد بود، سرنوشت این اتحادیه را پر از چالش هایی ارزیابی نموده که برگزیت بر عمق آنها خواهد اضافه کرد.
برای سفر به تور اروپا با بهترین کارشناسان مشورت کرده و بهترین برنامه سفر را انتخاب کنید.
اندیشکده کارنگی در مقاله ای ضمن آنالیز شرایط اروپا در یک دهه آینده در شرایطی که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شده باشد، تأکید می نماید که با اجرای کامل برگزیت هرچند بریتانیا از بلاتکلیفی فعلی خارج می شود اما اوضاع اروپا همزمان با ورود به یک دهه تغییرات مهم ژئواستراتژیک، در چالش خاصی فرو خواهد رفت.
بنا بر این گزارش، همزمان با پیروزی اخیر حزب محافظه کار بریتانیا در انتخابات پارلمانی و ابقای بوریس جانسون نخست وزیر این کشور، مقامات اروپا در بروکسل و دیگر پایتخت های اتحادیه اروپا نفس راحتی کشیدند چرا که برگزیت برای این اتحادیه که درگیر چندین مسئله اساسی از جمله توسعه جغرافیایی، روسیه، چین و اوضاع نابه سامان روابط فراآتلانتیک است در حال تبدیل شدن به یک دغدغه ذهنی بود که اجازه تمرکز بر موضوعات حیاتی تر را نمی داد.
اتحادیه اروپا ضمن پرداختن به این مسائل یا مجبور به اقدام استراتژیک خواهد بود و یا در نهایت یک پازل تکه تکه شده خواهد بود که هر یک از اعضای آن همچون کشورهای لهستان و مجارستان مجبور خواهند بود دستورکار ملی خود را در پیش بگیرند. احتمال دوم چندان خبر خوبی برای این اتحادیه نخواهد بود ضمن اینکه اروپا در شرایطی قرار گرفته که مجبور است با ظهور چین و آنچه تهدید روسیه برای مداخله در نهادهای اروپا قلمداد شده است، روبرو شود.
از دیدگاه اندیشکده کارنگی شرایط اروپا طی یک دهه آینده و پیش رو بیش از هر چیز دیگری به رفتار فرانسه و آلمان بستگی دارد. در حال حاضر امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در رابطه با مسائل مهم اتحادیه اروپا شامل امنیت، تهدید روسیه و توسعه این اتحادیه، اتفاق نظر ندارند. آلمان از توسعه اتحادیه اروپا حمایت می نماید در حالی که فرانسه معتقد است قبل از هر چیز باید مسائل و چالش های داخلی اتحادیه اروپا مرتفع شود. اینها مواردی است که آینده سیاسی و مالی این اتحادیه را رقم می زند.
رئیس جدید کمیسیون اروپا نیز از ایده الحاق کشورهای حوزه بالکان غربی به این اتحادیه حمایت می نماید اما این به منزله الحاق سریع این کشورها به اتحادیه اروپا نیست اما دست کم می تواند چشم اندازی برای این بخش از اروپا بوجود خواهد آورد البته منوط به این که پیش از آن نقش چین و روسیه در تحولات این منطقه به خوبی درک شده باشد.
این اندیشکده آمریکایی بر این باور است که کشورهای این بخش از اروپا در برابر آسیب های خارجی که با استفاده از شبکه های اجتماعی یا دیگر ابزار تبلیغات سیاسی منفی صورت گیرد بسیار آسیب پذیر هستند. نرخ بیکاری و فساد در این کشورها بالا و برای رهبران اتحادیه اروپا کاملا معین است. هر چه اتحادیه اروپا پرداختن به این موضوعات را بیشتر به تعویق بیاندازد، بازیگران خارجی فرصت بیشتری برای اثرگذاری بر تحولات داخلی این کشورها خواهند داشت و این موضوع برای ثبات اتحادیه اروپا اصلا خوب نیست.
این مقاله در ادامه، تحولات سال های اخیر در اوکراین و همچنین تقابل دیدگاه های ایدئولوژیک فرانسه و آلمان در قبال این تحولات و نقش ادعایی روسیه در آن را یک تهدید جدی برای اروپا در نظر می گیرد و معتقد است در شرایطی که در مرزهای شرقی این اتحادیه ناآرامی ها همچنان برقرار است، اتحادیه اروپا نمی تواند مدعی اجرای پروژه صلح باشد.
اندیشکده کارنگی همچنین با اشاره به نقش مشخص کننده و اثرگذار بریتانیا در اتخاذ یک جبهه قاطع علیه روسیه و همچنین حمایت از توسعه فیزیکی و جغرافیایی این اتحادیه، عملیاتی شدن برگزیت را ضربه ای بزرگ به سرنوشت اتحادیه اروپا ارزیابی می نماید و معتقد است که با خروج بریتانیا از این اتحادیه، مثلث برلین-لندن- پاریس در حمایت مالی از برنامه های اتحادیه اروپا و همچنین جدی تر دریافت نقش کشورهای اروپای شرقی و مرکزی در این بلوک از هم پاشیده خواهد شد و این اتفاق به معنای ضعیف شدن اتحادیه اروپا خواهد بود.
بنابراین، از این نقطه نظر، برگزیت با خود شکاف بزرگی به همراه دارد که ثقل سیاسی اروپا را به سمت برلین سوق خواهد داد و بعضی بر این باورند که از اثرگذاری فرانسه در تحولات این اتحادیه کاسته خواهد شد و دلیل عمده آن نیز احتمالا موقعیت جغرافیایی و ژئواستراتژیک بریتانیا و آلمان است که قرابت بیشتری با یکدیگر دارند که تمام این اتفاقات مطرح کننده این پرسش است که آیا اروپا با تمام اینها همچنان توانایی این را خواهد داشت که یک بازیگر امنیتی در دنیای پسابرگزیت باشد.
کارنگی در ادامه به این پرسش اینگونه پاسخ می دهد که با توجه به رویکرد استراتژیکی که فرانسه در قبال آمریکا و روابط فراآتلانتیک این اتحادیه دنبال می نماید، احتمالا این اتحادیه قادر به ایفای چنین نقشی در آینده و حداقل یک دهه آینده پس از عملیاتی شدن برگزیت نخواهد بود و این اتفاق صرفا به دلیل وابستگی اروپا به تضمین های امنیتی آمریکا نیست بلکه بیشتر به این دلیل است که اتحادیه اروپا بر اساس یک الگو و یک فرایند شکل گرفته و فرایندها ذاتاً ریسک گریز هستند.
با توجه به سیر کند تحولات اتحادیه اروپا در دوران پس از جنگ جهانی دوم که سایه تعهدات مالی و سیاسی آمریکا در قبال اروپا و ایجاد نهادهای چندجانبه و چندملیتی نیز بر آن سنگینی می نماید، وابستگی به فرایندهای قدیمی این اتحادیه با وجود تغییرات عمده ژئواستراتژیک در زمان حاضر، بسیار چالش برانگیز است و شاید برگزیت آغازی بر سرانجام اتحادیه اروپای مبتنی بر فرایند و الگوهای قدیمی باشد که تحت راهنمایی فرانسه و آلمان است که چنانچه این اتفاق رقم بخورد، پاریس و برلین گزینه های بهتری برای ورود به دهه ای جدید و فاصله دریافت از دوران افول پساجنگ جهانی دوم در اختیار خواهند داشت.
.
منبع: خبرگزاری تسنیم